ای قبلهٔ جان کجات جویم


ای قبلهٔ جان کجات جویم

جانی و به جان هوات جویم
جانی و به جان هوات جویم
گز زخم زنی سنانت بوسم
گز زخم زنی سنانت بوسم
ور خشم کنی رضات جویم
ور خشم کنی رضات جویم
دیروز چو افتاب بودی
دیروز چو افتاب بودی
امروز چو کیمیات جویم
امروز چو کیمیات جویم
دوشت همه شب چو بدر دیدم
دوشت همه شب چو بدر دیدم
امشب همه چو سهات جویم
امشب همه چو سهات جویم
ای در گران بهاتر از روح
ای در گران بهاتر از روح
چون روح سبک لقات جویم
چون روح سبک لقات جویم
وی ماه سبک عنان تر از عمر
وی ماه سبک عنان تر از عمر
چون عمر گران بهات جویم
چون عمر گران بهات جویم
خورشیدی و برنیائی از کوه
خورشیدی و برنیائی از کوه
هر صبح دم از صبات جویم
هر صبح دم از صبات جویم
تو زیر زمین شدی چو خورشید
تو زیر زمین شدی چو خورشید
تا کی ز بر سمات جویم
تا کی ز بر سمات جویم
ای گمشده آهوی ختائی
ای گمشده آهوی ختائی
هم ز آبخور ختات جویم
هم ز آبخور ختات جویم
صیاد قضا نهاد دامت
صیاد قضا نهاد دامت
از دامگه قضات جویم
از دامگه قضات جویم
ای گوهر یادگار عمرم
ای گوهر یادگار عمرم
چونت طلبم، کجات جویم؟
چونت طلبم، کجات جویم؟
دریا کنم اشک و پس به دریا
دریا کنم اشک و پس به دریا
در هر صدفی جدات جویم
در هر صدفی جدات جویم
از دیده نهان درون و همی
از دیده نهان درون و همی
از وهم برون چرات جویم؟
از وهم برون چرات جویم؟
در جانی و ز انس و جانت پرسم
در جانی و ز انس و جانت پرسم
نزدیکی و دور جات جویم
نزدیکی و دور جات جویم
خاقانیت آشنای عشق است
خاقانیت آشنای عشق است
هم در دل آشنات جویم
هم در دل آشنات جویم
ای صبر که کشتهٔ فراقی
ای صبر که کشتهٔ فراقی
در معرکهٔ بلات جویم
در معرکهٔ بلات جویم
وی دل که به نیم نقطه مانی
وی دل که به نیم نقطه مانی
در دائرهٔ عنات جویم
در دائرهٔ عنات جویم
وی جان که کبوتر نیازی
وی جان که کبوتر نیازی
پر سوخته در هوات جویم
پر سوخته در هوات جویم
وی نقش زیاد طالع من
وی نقش زیاد طالع من
در زایجهٔ فنات جویم
در زایجهٔ فنات جویم
چون نقش زیاد کس نبیند
چون نقش زیاد کس نبیند
کی در ورق بقات جویم
کی در ورق بقات جویم
ای مرکب عمر رفته پی کور
ای مرکب عمر رفته پی کور
ز آن سوی جهان هبات جویم
ز آن سوی جهان هبات جویم
وی بلبل جغد گشته وقت است
وی بلبل جغد گشته وقت است
کز نوحه گری نوات جویم
کز نوحه گری نوات جویم
ای سینه که دردمندی از غم
ای سینه که دردمندی از غم
هم زانوی غم دوات جویم
هم زانوی غم دوات جویم
درد تو جراحتی است ناسور
درد تو جراحتی است ناسور
از زخم اجل شفات جویم
از زخم اجل شفات جویم
ای تن که به چشم درد آزی
ای تن که به چشم درد آزی
از جود تو توتیات جویم
از جود تو توتیات جویم
چون خوان کرم نماند تا کی
چون خوان کرم نماند تا کی
برگت طلبم، نوات جویم
برگت طلبم، نوات جویم
ای چرخ شریف کش که دونی
ای چرخ شریف کش که دونی
جان را دیت از دهات جویم
جان را دیت از دهات جویم
وی خاک عزیز خور به خواری
وی خاک عزیز خور به خواری
تن را عوض از جفات جویم
تن را عوض از جفات جویم
ای روز کرم فرو شدی زود
ای روز کرم فرو شدی زود
از ظل عدم ضیات جویم
از ظل عدم ضیات جویم
ای ماه گرفته نور دانش
ای ماه گرفته نور دانش
در عقهٔ اژدهات جویم
در عقهٔ اژدهات جویم
وی روضهٔ بوستان دولت
وی روضهٔ بوستان دولت
در دخمهٔ پادشات جویم
در دخمهٔ پادشات جویم
ای تاج کیان، کیالواشیر
ای تاج کیان، کیالواشیر
در عالم کبریات جویم
در عالم کبریات جویم
قدر تو لوا زده است بر عرش
قدر تو لوا زده است بر عرش
در سایهٔ آن لوات جویم
در سایهٔ آن لوات جویم
ز آن سوی فلک به دیهٔ وهم
ز آن سوی فلک به دیهٔ وهم
مجدت نگرم، سنات جویم
مجدت نگرم، سنات جویم
از عقل همه هوات خواهم
از عقل همه هوات خواهم
وز نفس همه ثنات جویم
وز نفس همه ثنات جویم
رفتی که وفا نکرد عمرت
رفتی که وفا نکرد عمرت
تا جان دارم وفات جویم
تا جان دارم وفات جویم
بر تختهٔ صدق بودی آحاد
بر تختهٔ صدق بودی آحاد
زان اول اولیات جویم
زان اول اولیات جویم
بگذشتی و صفر جای تو یافت
بگذشتی و صفر جای تو یافت
از صفر کجا صفات جویم
از صفر کجا صفات جویم
قحط کرم است روزی جان
قحط کرم است روزی جان
از مائده سخات جویم
از مائده سخات جویم
طفلی است هنر که مادرش مرد
طفلی است هنر که مادرش مرد
پرورودنش از عطات جویم
پرورودنش از عطات جویم
گرچه ز ملوک عهد بودی
گرچه ز ملوک عهد بودی
در زمرهٔ اصفیات جویم
در زمرهٔ اصفیات جویم
امروز که تشنه زیر خاکی
امروز که تشنه زیر خاکی
فیض از کرم خدات جویم
فیض از کرم خدات جویم
فردا به بهشت گشته سیراب
فردا به بهشت گشته سیراب
در کوثر مصطفات جویم
در کوثر مصطفات جویم